جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5299
دراسه أسلوبیه فی سوره الأنعام
نویسنده:
سمانه قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبررسی سبک شناختی در سوره ی انعامبه کوششسمانه قلاوندسبک شناسی یکی از شاخه های نقد ادبی است که از دانش زبانشناسی و بلاغت درتحلیل متن بهره می جوید و در بررسی نقدی و ادبی اثر برسه عنصر اصلی متن، نویسنده و مخاطب تکیه می کند. با توجه به اینکه سوره های قرآنی از فنی ترین متن های ادبی هستند، بهترین متن ها برای بررسی سبک شناختی هستند و سوره ی انعام به دلیل اینکه یک تابلوی زیبا از تصویرپردازی و انتخاب واژگان مناسب با بافت متن هست موضوع این پژوهش قرار گرفت. روش پژوهش هم روش تحلیلی توصیفی انتخاب شد.پژوهش حاضر پس از مقدمه به بررسی مبانی نظری سبک شناسی(الأسلوبیه) پرداخته و در آن از تاریخچه مطالعات سبک شناسی، تعریف سبک شناسی و ارتباط آن با بلاغت و نقد ادبی و علم زبانشناسی و روش های مشهور تحلیل سبک شناختی سخن به میان آورده است. در فصل سوم و چهارم به بررسی سبک شناسی سوره ی انعام پرداخته شده است. در این دو فصل از پیوندهای دلالی میان واژگان و عبارات که شامل چند معنایی و تقابل بین واژگان و بافت متن هست سخن رانده شده است. و نیز به بررسی سبک شناسی بلاغی در سوره پرداخته شده است که در آن از ظواهر سبک شناختی، سبک شناختی تصویر و بدیع و در پایان هم از هماهنگی فنی و موضوعی در سوره سخن گفته شده است.این سوره تابلویی زیبا از هنرنمایی زبانی و تصویری در کلام قرآنی است، این هنرنمایی فنی و زبانی در خدمت هدف دینی سوره بیان اصول سه گانه ی عقیده،توحید، نبوت و معاد قرار گرفته است. تکرار اولین ویژگیسبک شناختی در سوره است که به عنوان ابزاری برای تأکید توحید و یگانگی خداوند و دعوت مخاطب به سوی راه رستگاری به کار برده شده است. دومین ویژگی سبک‌شناختی تقابل و تضاد در سوره است که در قالب تضاد واژگان و تصویرهای ادبی در سوره نمودار می شود و سومین ویژگی هم کاربرد تصویرهای تشبیهی در سوره است که بیشتر این تشبیه هابه دلیل هماهنگی با روحیه و فکر مخاطب، ساده و محسوس است. و چهارمین ویژگی بارز سبک شناختی در سوره فواصل قرآنی آهنگین در سوره است که متناسب با وحدت موضوعی و موسیقیایی در سوره تکرار می‌شود.
اسلوب بیان قرآن از نگاه سید مرتضی در کتاب امالی
نویسنده:
سوده ترقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشگفتاربا توجّه به جایگاه والا و رفیع علمی و شخصیّتی « سیّد مرتضی » درنزد شیعه و سنّی ،وبا توجّه به علم و سواد و تقوا و نسب ایشان که از طرف مادری با ده واسطه به حضرت علی (ع) و از طرف پدری با پنج واسطه بهحضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم (ع) می رسد واز طرفی نیز آل بویه ، دایی مادری ایشان محسوب می شد که در قرن چهارم در مقابل ضعف حکومت عبّاسی به قدرت رسیدند و از شاهان روزگار بودند ، سیّد مرتضی در این فرصت ها با بهره مندی از پدر و مادر و استادان خبره در علوم گوناگون از جمله : « شیخ مفید » : در عـلم کـلام و فـنّ مـناظـره ، « عـبد الرحـیم بن نباته » : در عـلـوم ادبی و فـنّ خـطابه و سـخـنـوری ؛« مرزبانی » در شعر و ادبیّات ؛ « ابو الحسن علی بن حبش کاتب » : در علم حدیث ؛ و ... توانست در تمام زمینه های علمی ، به مدارج بالا دست یابد و نهضت فرهنگی عظیمی را در احقاق حقوق مسلمانان و گسترش تشیّع ، پایه ریزی کند و در کنار مسئولیّت های اجتماعی و سیاسی اش که به او واگذار شده بود ، از جمله : نقابت سادات و إمارت مظالم ، مجالس درسی را تشکیل دهد و کتب متعددّی را در زمینه های : ادبی ، کلامی ، فقهی ، اصولی و تفسیری ، تألیف نماید و مردم ، ایشان را با القاب بسیار محـتـرمی از جمله : ذو الـثـمانـیـن ؛ ذو المجـدیـن ؛ شـریـف ؛ عـلـم الهـدی و مجـدّد الإسـلام می خواندند . از مـیان ده ها کـتـاب تـفـسیـری ایشان ؛ کتاب « غرر الفواید و درر القلائد » ایـشـان ( معروف به : أمالی سیّد مرتضی ) که شامل 80 مجلس درس تفسیری ایشان بوده ( تفسیر آیات و روایات ) و توسّط شاگردانش املاء شده و سپس توسّط استاد تنظیم شده است ؛ از جمله کتبی است که کمتر به عنوان یک کتاب تفسیری به آن اشاره شـده و شایـد به این علت باشد که اکــثر دانشمنـدان وی را در زمینه ی کــتب فـقـهی می شناسند ونظریات تفسیری ایشان به سبک و اسلوب غیر جامع استو تمام آیات قرآن را شامل نمی شود و به ترتیب سور نگاشته نشده .البته : سیّد در میان آثار تفسیری خود در عین اینکه به صورت پراکنده به تفسیر پرداخته ولی آیات قرآن را با چنان مهارتی به یکدیگر ارتباط می دهد که این آیات، مثل زنجیری به یکدیگر متّصل گردیده اند و این نشان از تسلّط و احاطه ی کامل او به آیات قرآن است .و به دلیل تبحُّری که درعلم لغت و ادبیات عرب دارد و احادیث صحیح را به خوبی می داند ،می تواند برای تمام سخنان خود شاهد مثال آورد و با آنها برای مخاطب ،زمینه سازی کند . و در برخی موارد به تفاسیر قبل از خودش نیز نظر داشته است .ازجمله : معانی القرآن فرّاء .( م 207 ) و غریب القرآن ابن قتیبه ( م 206 ) و معانی القرآن و إعرابه از زجّاج ( م 311 ) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن از طبری ( م 310 ) ولی به آن هـا إکـتفاء نکـرده و گـامی جـدید در تحلیل آیات و روایات برگـزیـده است ، کـه بی سابقهبوده و هست . تا جایی که در تأیید اغلب نظریات او ، مفسران بعدی نیز نظر و دیدگاه او را در تفاسیرشان ذکر کرده اند : از جمله : التبیان فی تفسیر القرآن از شیخ طوسی ( م 460 ) و مجمع البیان فی تفسیر القرآن از طبرسی ( م 548 ) و روحُ الجِنان و روح الجَنان از ابوالفتوح رازی ( م حدود 550 ) و تفسیر الکبیر فخر رازی ( م 606 ) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و .....در این رساله ، مباحث تفسیری آیات قرآن در کتاب أمالی تحت عنوان ( تأویل الآیه ) و دریک مورد ، تحت عنوان ( مسأله)از جهت اسلوب هاو فنون بیانی و بلاغی ، بررسی شده، [ از مجموع 80 مجلس درس سید ، تنها70 مجلس تحت عنوان « تأویل الآیه » می باشد که به 66 مجلس آن که دارای مباحث بلاغی است، پرداخته شده ، البته حدود 10 مجلس از جمله [ مجالس 10/ 11/ 12/ 13/ 17/ 18 / 19 / 20 / 21 / 32 ] بطور کامل به تأویل خبر اختصاص دارد و در میان حدود 20 مجلس از جمله [ مجالس 1/ 3 / 4 / 5/6/8/15 / 25 / 27 / 30 / 31 / 34 / 37 / 48 / 49 / 53/ 64/ 65 / 68 / 79 ] مبحثی تحت عنوان تاویل خبر ذکر شده کهتحقیق آن از حیطه ی کار نگارنده خارج بود]لازم به ذکر است ، با توجه به اینکه متن کتاب امالی سید مرتضی موسوم به ( غررالفواید و دررالقلائد ) به زبان عربی است و تاکنون ترجمه ی آن به چاپ نرسیده ، ابتدا متن عربی این مجالس به فارسی ترجمه شده و در این زمینه به برخی از پایان نامه ها ی مربوط به ترجمه مباحث تفسیری سید مرتضی در دانشگاه های مختلف مراجعه شده است . و در ترجمه مباحث تفسیری هرکجا ، عنوان و کلمه یا جمله ای به مطالب سید مرتضی جهت توضیح ، اضافه شده ، داخل کروشهقرار گرفته است . و در مواردی که سید در تفسیر آیه ای ، به ذکر قسمتی از آیه پرداخته و فهم معنای قسمت مزبور ، نیازمند آگاهی از تمامی آیه بوده ، تمامی آیه در صدر کلام عنوان شده است . مباحث بلاغی در کتاب أمالی تحت سه محور: علم بیان ومعانی و بدیع بررسی شده ، و سید گاهی به نام این اسالیب به طور مستقیم و گاه به صورت [غیر مستقیم : یعنی تنها شرح داده و نام اسلوب را نیاورده ] اشاره کرده که جهت سهولت فهم مخاطب و روشن شدن بیشتر آن اسلوب و تأیید وجه بیان شده توسّط سیّد ، با مراجعه به کتب تفسیر ادبی قرآن ، این اسالیب شنایایی شده و در پایان هر مجلس تحت عنوان « تحقیق » اشاره شده است که در برخی موارد به جهت وضوح متن عربی آنها و جلوگیری از طولانی شدن کلام ، از ترجمه ی آنها خود داری شده است.و به جهت اینکه آشنایی قبلی با اسالیب به کار رفته در کتاب أمالی لازم بود ، ابتدا در فصل دوم ، یک یک این اسالیب بیانی با مثال های قرآنی [ غیر از کتاب أمالی ]تعریف شده .در ضـمـن ، متـن عـربی آیـات قـرآن در ایـن رسـالـه از خـط بـه کـار رفـتـه درنـرم افـزار «جامع التفاسیر قرآن» گرفته شده و شاید نوع خط با خط معمول قرآن در برخی کلمات تفاوت داشته باشد ، همچنین در ترجمه آیات ، از ترجمه ی فارسی و روان و دقیقآقای مکارم شیرازی استفاده شده. و درذیل بیان مجالس تفسیری سید مرتضی اگر نام شخصی داخل گیومه ، برده شده ، در قسمت آخر پایان نامه شرح حال مختصری از او تحت عنوان « فهرست اعلام »آمده است. وخلاصه ی تمامی اسالیب بیانی نام برده شده در این رساله به صورت یک جدول در فصل آخر بیان شده است . همانطور که می دانیم ، قرآن کریم ، سراسر اعجاز است و این اعجاز بیشتر در زمینه ی فصاحت ( در محتوا) و بلاغت ( در الفاظ) آیات آن می باشد. و از همان سال های آغازین نزول آن ، حضرت علی (ع)در میان مباحث تفسیری خود ، به جنبه های بلاغی آیات اشاره کرده اند همانطور که در کتاب نفیس خود « نهج البلاغه » دریای فصاحت و بلاغت ایشان به چشم می خورد .پیرو سخنان ایشان ، افرادی همچون جاحظ ، ابن قتیبه ؛ إبن معتز ، مبرّد ؛ عبد القاهر جرجانی ؛ إبن أبی الأصبع ؛ سکاکی ؛ خطیب قزوینی ؛ ابو عبیده ؛ سیّد مرتضی و ...با تألیف کتب بلاغی خود این علم را مخصوصاً در زمینه ی اعجاز آیات قرآن پرورش دادند .و از جمله دلایلی که سیّد به این عـلم روی آورد ، این بود که : ازمتکلمان شـیـعـه به شمار می رفت و به ناچار ؛ باید معانی و تفاسیر مختلف کلام و آیات را می دانست تا بتواند آنها را از معانی ظاهری اش که با اصول اعتقادی او به ظاهر ناسازگار می آمد ؛ درک کند و آن را از معنای ظاهری ودر بعضی مواضع ، معنای حقیقی ، به معانی مجازی برگرداند ، تا مردم گرفتار دام شبهه نگردند و در مراتب بالاتر بگوییم که : مرتکب شرک خفی نشوند . زیرا اسلوب و روش قرآن منحصر به خود آن است و نظیری ندارد و باید آن را از زبان اهل بیت شناخت و إلّا ( نعوذ بالله ) به گمراهی خواهیم رفتو بر گمراهیمان افزوده خواهد شد ، همچون مردابی که هر لحظه ما را در ظلمت بیشتر فرو می برد و مصداق آیات زیر خواهیم شد :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً »(إسراء : 82 ): یعنی : و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مومنان، نازل مى‏کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى‏افزاید.و« هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً » (فاطر : 39 )یعنی : اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند.و« وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی‏ هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً »( الإسراء : 41) یعنی : ما در این قرآن، انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزاید.و برعکس اگر به آیات آن ( ثقل اکبر ) ایمان آورده و از راه درست با استمداد از ثقل اصغر ( اهل بیت ) بنابر سفارش پیغمبر اکرم در حدیث ثقلین ؛ که قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نخواهند شد و استمداد از هر دو این ها ما را به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسانید ، عمل صالح کنیم ،به ایمانمان روز به روز افزوده خواهد شد و قرآن مانند موجود صاحب روح و زنده به ما کمک می کند تا به اُفق های بلند معنا پرواز کنیم و مصداق آیات زیر باشیم :« فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً »( نساء : 173 یعنی : امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.) و« وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً »(إسراء : 109 ) یعنی:آنها (بى‏اختیار) به زمین مى‏افتند و گریه مى‏کنند و(تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان مى‏افزاید. « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ » ( نور : 38 )یعنی : (آنها به سراغ این کارها مى‏روند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالى که انجام داده‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند به هر کس بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد (و از مواهب بى‏انتهاى خویش بهره‏مند مى‏سازد).« لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ » (فاطر : 30 )یعنی : (آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى : 26 )یعنی : و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است! « وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا »(مریم : 76) یعنی : (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى‏افزاید و آثار شایسته‏اى که (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! زمخشری در مقدمه ی تفسیرش به این نکته اشاره نمود که : بدون احاطه بر دو دانش « معانی » و « بیان » نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت و ژرفای معانی آن را شناخت .(منبع :زمخشری ، الکشاف ، زمخشری ، جار الله محمود بن عمر ، « الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل»، ج1 ، ص 16 )و از آنجا که خداوند متعال با نزول این معجزه عظیم ، سخت ترین دشمنان و سخنور ترین امیران بلاغت و بیان را در برابر خویش ، به خموشی کشانده ، چندان که از وضوح این عجز و ناتوانی ، نه تنها به هماوردی آن ، بر نخاسته اند ، که حتّی چـنین انـدیـشه ای را در سـر نـپـروریـده اند ، ازطـرفی هـم امکـان نـدارد ، کـسی که ابـزار فـهـم بلاغی نـظم قـرآن ( علم فصاحت و بلاغت ) را ندارد ، بتواند پی به اعجاز آن ببرد .و من الله التوفیق سوده ترقـّی
بررسی فراکلامی مقاله های دانشگاهی در دو رشته علوم اجتماعی و علوم پایه
نویسنده:
رضا نژدساعی ابدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی کلامی متون علمی بویژه مقاله های دانشگاهی همیشه برای محققان ، مدرسان و تمام کسانیکه با آموزش زبان سر و کار دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از مواردیکه در سال های اخیر در بین زبانشناسان و کسانیکه با علم تجزیه و تحلیل کلام سر و کار دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است، « بررسی فراکلامی» و یا به عبارتی دیگر «بررسی فراگفتمانی» متون مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای نشانگرهای فراکلامی موجود در مقاله های دانشگاهی در دو رشته علوم اجتماعی و علوم پایه بود. مدل پیشنهادی هایلند (1998) به عنوان چهارچوب انتخابی برای این تحقیق در نظر گرفته شد و تلاش بر این بود تا به سوالات زیر پاسخ داده شود:- آیا تفاوتی در نحوه استفاده از نشانگرهای فراکلامی و نیز میزان استفاده از نشانگرهای بینافردی و نشانگرهای متنی در مقاله های دانشگاهی در دو رشته علوم اجتماعی و علوم پایه وجود دارد؟- آیا میزان استفاده از نشانگرهای فراکلامی در تمام بخش های متون دانشگاهی یکسان می باشد؟بدین منظور 15 مقاله دانشگاهی در هریک از این دو رشته و در مجموع 30 مقاله دانشگاهی برای تحقیق انتخاب گردید.تلاشبراین گردید تا مقاله ها از یک بازه زمانی مشخص انتخاب شوند و تعداد کلمات بکار گرفته شده در هر دو رشته با یکدیگر قابل مقایسه باشد. بعد از تحلیل متون و بررسی آماری اطلاعات بدست آمده، نتایج حاصله نشان داد که میزان استفاده از نشانگرهای فراکلامی در رشته علوم اجتماعی بیشتر از علوم پایه می باشد که البته این تفاوت به میزان استفاده از نشانگرهای بینافردی در این دو رشته مربوط می باشد. بر طبق این نتایج، تفاوت معناداری در میزان و نحوه استفاده از نشانگرهای بینافردی در این دو رشته وجود دارد و میزان استفاده از نشانگرهای بینافردی در علوم اجتماعی بسیار بیشتر از علوم پایه می باشد. همچنین بر طبق این نتایج، میزان استفاده از نشانگرهای فراکلامی در بخش مربوط به نتیجه گیری و گفتگو بیشتر از دیگر بخش های مقاله های دانشگاهی در این دو رشته می باشد.نتایج بدست آمده از این نوع تحقیقات می تواند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در طراحی و تدوین متون تخصصی زبان بویژه کتابهایی که برای اهداف ویژه نوشته می شوند، مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین آموزش استفاده از نشانگرهای فراکلامی به دانش آموزان و دانشجویانی که رشته تحصیلی آنها غیر از زبان می باشد، می تواند به آنها در درک مطلب و نیز نوشتن مقاله های دانشگاهی کمک کند.
رابطه دعای مکارم الاخلاق با بهداشت روانی
نویسنده:
محمدمهدی احمدی فراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی رابطه مضامین دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع) با بهداشت روانی و تأثیر آن در ابعاد شناختی، رفتاری و عاطفی انسان می‌باشد. موضوع علم بهداشت روانی، سلامت افکار و نایل آمدن به ارزش‌ها و تکامل معنوی فردی و اجتماعی می‌باشد. این نوشتار با یک شیوه پژوهش کیفی به تحلیل محتوای متن دعا و رابطه آن با موِلفه های بهداشت روانی می‌پردازد. بدین نحو که ابتدا مولفه های بهداشت روانی را در کتب مربوطه انتخاب کرده و معادل آن‌ها را در دعای مکارم الاخلاق مصداق یابی می‌کند. با توجه به آنکه هدف بهداشت روانی سلامت انسان بوده که تحقق آن نیز در شخصیت سالم می‌باشد، لذا در ابعاد شناختی شخصیت سالم، معرفت نسبت به خالق و شناخت خود مورد بررسی قرار می‌گیرد. معرفت نسبت به خالق با ایمان تطبیق داده شده و معادل ایمان در حوزه بهداشت روانی، نگرش مذهبی و جهت گیری مذهبی می‌باشد. برای شناخت خود، حرمت نفس و هدفمندی در زندگی مورد بررسی قرار گرفته که معادل آن در بهداشت روانی، عزت نفس و معنویت یا معنا بخشی به زندگی می‌باشد. ابعاد رفتاری شخصیت سالم در دعا شامل عمل صالح، طلب خیر و خوبی، تقوی و پرهیزگاری، انصاف نسبت به دیگران، همدردی، گذشت، عبادت و شکرگزاری می‌باشد که معادل آنها به ترتیب در بهداشت روانی (اصول هوش اخلاقی) درستکاری، خیرخواهی، خود کنترلی، انصاف، همدلی، بخشش، نیاز رفتار مذهبی و قدردانی می‌باشد. ابعاد عاطفی شخصیت سالم، امید انسان به خالق و خشنودی در دعا می‌باشد که معادل آن‌ها در بهداشت روانی امیدواری و رضایتمندی می‌باشد. بعد از معادل سازی، واژه‌ها از نظر مفهومی تحلیل شده و برتری و مقصود کلام امام سجاد (ع) تبیین و تأثیر واژه های معادل انتخابی بر سلامت روانی با تحقیقات دیگران تایید شد. به عنوان نمونه، بین نگرش مذهبی و سلامت روانی و بین جهت گیری مذهبی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد. تحقیقات کاتن و آیزایا نشان می‌دهد بین مقابله مذهبی با سلامت روانی رابطه وجود داشته و اعتقاد به موجود برتر (خدا) در افزایش سطح سلامتی تأثیر دارد. بین اصول هوش اخلاقی و بهداشت روانی تحلیل خاصی صورت نگرفته ولی تحقیقات ترنر(2002) نشان می‌دهد که رعایت این اصول با اهداف بهداشت روانی همپوشانی دارد. بین قدردانی با بهداشت روانی نیز رابطه معنادار و بین قدردانی و استرس رابطه معکوس وجود دارد. بین رفتار مذهبی مانند حج، روزه و دعا با سلامت روانی نیز رابطه معناداری وجود دارد که این رابطه با تحقیقات دیگران مورد تایید قرار گرفته است. همچنین تحقیقات انجام شده موید رابطه بهداشت روانی با امیدواری می‌باشد. بنابراین آموزش موارد مذکور در دعا به شرط تحلیل و بینش صحیح می‌تواند در ارتقاء بهداشت روانی موثر باشد.
تطور تاریخی اندیشه صفات در کلام اسلامی در سده‌های دوم و سوم هجری، بررسی معنی‌شناختی
نویسنده:
محمدکاظم علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث کلامی در سیر تحول خود تا پیدا کردن جایگاه کنونی خویش در چهارچوب مکاتب کلامی راهی پرفراز و نشیب را پیموده‌اند و دستیابی به چگونگی این تحول-که برتر مطالعه تاریخی میسر می‌باشد-نگرش ما به مباحث کلامی را ژرف‌تر می‌کند. یکی از مباحثی که به روشنی بعد از اثبات وجود خدا مهم‌ترین مبحث کلامی می‌باشد صفات خدا است . مساله آفرینی صفات در کلام در دو نگرش متفاوت صورت می‌پذیرد، در نگرش نخست صفات به طور کلی مدنظر قرار می‌گیرند و در نگرش دوم تک‌تک صفات مورد بحث می‌باشند و پرواضح است که در مورد هر یک از صفات مناقشات کلامی مخصوصی صورت گرفته است که با مناقشات صورت پذیرفته درباره دیگر صفات متفاوت می‌باشد. اما در نگرش نخست صفات در دید کلی مد نظر می‌باشند و مناقشات انجام گرفته مختص یک صفت نمی‌باشد، در این نگرش می‌توان دو گونه بررسی اصلی را آزمود یکی بررسی "وجودشناختی" و دیگری بررسی "معنی‌شناختی". در بررسی "وجودشناختی" پاسخ به این سوال که آیا صفات وجود واقعی دارند یا نه؟. مورد تحقیق قرار می‌گیرد ولی در بررسی "معنی‌شناختی" آنچه مورد مطالعه قرار می‌گیرد فرمول بیان‌کننده تعبیر متکلمین از صفات و نوع تفسیر و تبیین ایشان از صفات می‌باشد. اگر چه این دو نوع بررسی دو گونه متفاوت می‌باشند لیکن دارای وابستگی به یکدیگر هستند و این وابستگی قابل توجه می‌باشد. کسانی که در بعد "وجودشناختی" به طور کامل واقعیت صفات را می‌پذیرند خود را بی‌نیاز از ارائه فرمول دانسته و تفسیر و تبیینی برای صفات ارائه نمی‌کنند اما کسانی که واقعیت صفات را نمی‌پذیرند و یا به نوعی به این موضع گرایش دارند درصدد بیان فرمولی برای صفات بوده و به تفسیر و تبیین آنها پرداخته‌اند. با توجه به این مساله بیان می‌داریم که "ضدصفاتیان" (منکرین واقعیت صفات) دو نوع فرمول "عین ذات بودن صفات " و "صرف نام بودن صفات " را ارائه کرده‌اند که فرمول نخست خود نیز دارای دو تفسیر "فعلی" و "منفی" از صفات می‌باشد. در کدر ایشان کسانی از "صفاتیه" که گرایش به ایشان دارند فرمول "صفات نه خدایند نه غیر او" را ارائه می‌کنند. بدین ترتیب باید گفت که اندیشه صفات در خلال این سده‌های دوم و سوم هجری چهار فرمول را به خود دیده است که هر کدام از نظر پیچیدگی و سادگی با یکدیگر متفاوت می‌باشند و در نهایت این فرمولها در اوایل سده چهارم جای خود را به نظریه "احوال" می‌دهند.
ترجمه و شرح قسمتی از تخمیس ابوبکر محمد بن مهیب بر دیوان الوسائل المتقبّله اثر فازازی اندلسی
نویسنده:
حمید دشتبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدایح نبوی از آغاز تا به امروز و در طی دوره های مختلف تاریخ بر حسب اوضاع سیاسی، اجتماعی و دینی مسلمانان با تغییر و تحولات گسترده ای مواجه شده است. اما آنچه که بعنوان یک اصل در این مدایح مورد نظر قرار دارد شخصیت پیامبر اکرم (ص) است که علیرغم همه ی تحولات دوران مختلف، مورد علاقه و محبوب عده ی زیادی از شاعران بود و برخی از شاعران بدون هرگونه هدف و غرضی با توجه به حبّ خالصانه ای که به پیامبر (ص) داشتند در مدح او شعر می سرودند. بعد از بوصیری شاعران به تقلید از او روی آوردند و شعرهایی در مدح رسول اکرم (ص) سرودند.ابوزید عبدالرحمن بن ابی سعید بن یَخلُفتَن بن احمد که هر چند از سال تولد وی اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما وی متولد و پرورش یافته قرطبه در فاصله ی حدود سالهای627 ـ 567 هـ.ق بود. وی به محض حفظ کامل قرآن کریم در جلسات آموزشی شیوخ مشارکت نموده و احادیث نبوی، روایات، فقه، اصول، علم کلام، لغت، نحو، ادبیات و شعر را از آنها فراگرفت و طولی نکشید که موهبت ادبی وی گل نموده و چشمه های شعر و نظم بر زبان وی جاری شد. وی در دیوانهای حکومتی امیران دوران حیات خویش به کارگرفته شد. ابوزید مجموعه شعری اش در مدح پیامبر (ص) را «الوسائل المتقبله» نامگذاری نموده و معتقد است که سرودن آن از بهترین اعمال است که با به نظم کشیدن آن، امید به بخشش از جانب خاتم پیامبران و شفاعت وی در جهان آخرت در وجودش زنده شده و با سرایش آن، از خداوند می خواهد که رحمتهای واسع خویش را شامل حال وی گرداند.مدح پیامبر اکرم (ص) یکی از زیباترین اشعار فازازی در دیوان الوسائل المتقبله است. او نیز به سبک برده ی بوصیری غالباً در ستایش پیامبر (ص)، خصلت ها، کرامات و معجزات وی، به آیات قرآن، احادیث و یا وقایع ارزشمند تاریخ اسلام استشهاد کرده و از آرایه های ادبی به ویژه تشبیه و استعاره بسیار بهره می گیرد. مدیحه ی مخمس وی، ترکیب بندی است که از 166 بند تشکیل شده، و آخر هر یک از بندها، به ترتیب به یکی از حروف الفبا ختم می شود و به حرف ذال پایان می پذیرد.
بررسی مفاهیم عاطفی در حوزه بلاغت در سخنان امام علی (ع)
نویسنده:
زینب رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علاوهبر شاخه های مهم و شناخته شده ی علوم بلاغی؛ همچون علم «بیان» و «بدیع»، استفاده از عنصر عاطفه نیز در بلاغت و لطافت بخشی سخن یا متن ادبی تأثیر بسزایی دارد. خطیب موفق، علاوه بر اطلاعات قوی، باید دارای آگاهی وسیعی نسبت به خصوصیات روانی مخاطبین باشد تا بتواند بر آنها اثرگذار باشد.نگارنده ی پژوهش حاضر با عنوان «بررسی مفاهیم عاطفی در حوزه ی بلاغت در سخنان امام علی-علیه‏السّلام- »با توجه به اهمیت بحث، ضمن اشاره به شواهدی از خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه ،در پی اثبات این فرضیه است که در سخنان امیرالمومنین -علیه‏السّلام-، گونه گونی عاطفه به عنوان عنصر مهمی در بلاغت و لطافت بخشی کلام حضرت مورد توجه ویژه قرار گرفته است.پژوهش حاضر به عنوان نگاهی نو به موضوع بلاغت می تواند در ارائه ی شیوه های تازه به منظور ابراز مکنونات خاطر گویندگان، نویسندگان و سرایندگان بسیار قابل توجه باشد.در پژوهش حاضر، نگارنده با رجوعبه منابع مختلف بلاغی و روانشناسی، ترجمه ها و شروح نهج البلاغه و مطالعه ی تاریخ زندگانی حضرت امیر-علیه‏السّلام- در دوره های مختلف، می کوشد ابتدا تعریفی از عاطفه در لغت، روانشناسی، ادب و بلاغت ارائه و آنگاه اقسام عاطفه و سنجه های آن را بررسی کرده و در پایان با بررسی های موردی، به تحلیل موضوع مورد نظر پرداخته شده تا راز لطافت بلاغت علوی را بیش از پیش روشن سازد.
بررسی آرا کلامی زمخشری در تفسیرالکشاف
نویسنده:
علی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم کلام یکی از علوم اسلامی است که درباره اصول دین بحث می‌کند و فرقه‌های مثل اشاعره و معزله و شیعه درباره مسائل کلامی نظریات خود را بیان داشته‌اند. زمخشری نیز یکی از ادبیان و متکلمان قرن پنجم و ششم بوده است که سالها در کنار کعبه زندگی کرده و به "جارالله" مشهور شده است و نزد ابومضراصفهانی تحصیل کرده است . وی تا هنگام نگارش تقسیر، معتزلی مذهب بوده و اندیشه‌های خود را در این‌باره ذیل آیات قرآن یادآوری کرده است . وی در فقه نیز بر مذهب ؟؟ بوده است . ایشان در تفسیرالکشاف جنبه‌های اعجاز بیانی و بلاغی قرآن را به نمایش گذاشته است . او در این تفسیر به مباحثی چون نظریه ثبوت و حادث و قدیم و بعضی دیگر از امور عامه بطور اشاره‌وار پرداخته و درباره اثبات ذات خدا و صفات کمالی او یعنی قدرت ، علم، اراده، سمع و بصر، حیات ، کلام و جز آن عقاید خود را نوشته است . وی همه اشیا را حادث و یگانه موجود قدیم را خدا می‌نامد و مثل سایر معتزله به روش عقلی مسایل مربوط به خدا را تفسیر می‌کند وی در باب افعال خدا هم قائل به حسن و قبح عقلی شده و خدا را عادل و جهان واجب می‌داند وی انسان را مختار و افعال خدا را دارای می‌خواند. نبوت عامه و اعجاز را عقال پذیرفته و فرشتگان را افضل از پیامبران دانسته و کرامت را منکر شده است . وی به اثبات نبوت پیغمبر پرداخته کلام خدا را حادث و معجزه جاوید می‌داند. زمخشری، امامت ابوبکر را پذیرفته و به تاویل آیات ولایت و اطاعت و مباهله و سایر آیات پرداخته و معاد را قطعی و آن را اثبات می‌کند. درباره ثواب و عقاب و وعد وعید مثل معترله با عقل افراطی راه پیموده است . وی شفاعت را بر گناهکاران بدون توبه نمی‌پذیرد و احباط را پذیرفته و فاسق را داخل در منزلت بین منزلین می‌داند. وی خلود کافر را در غذاب معتقد است و توبه را باعث تکفیر گناهان می‌داند. زمخشری بین بودن فاسق را در این می‌داند که در نکاح و ارث و غسل حکم مومن داشته و در بیزاری از او حکم کافر دارد. وی امر به معروف را تابع مامور به می‌داند و نهی از منکر را واجب می‌شمرد و شرایط آن را از حدیث امام علی (ع) نقل می‌کند و نهایتا تقیه را جایز نمی‌داند.
شرح مشکلات تاریخ راحه‌الصدور و آیه‌السرور راوندی شامل معانی و ترکیبات ، ترجمه آیات و احدیث و اشعار و امثال عربی ...
نویسنده:
ابراهیم اقبالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
-1بخش اول (مقدمه) : این بخش که به معرفی کتاب و مولف آن می‌پردازد ترجمه‌ای است از مقدمه انگلیسی مصحح کتاب مرحوم محمد اقبال که در صفحات (XLII - XV) کتاب آمده است . -2بخش دوم (شرح اشعار فارسی) : در این بخش به شرح اشعاری که مولف از خود و شعرای دیگر به زبان فارسی به عنوان استشهاد و استناد آورده، پرداخته شده است . -3بخش سوم (شرح برخی از جملات و عبارات فارسی متن) : در این بخش به توضیح و تفسیر بعضی از جملات فارسی پرداخته‌ام که به نظر می‌رسد نحوکهن، لغات مهجور و سیاق خاص کلام، فهم معنی آنها را مشکل کرده است . -4بخش چهارم (شرح عبارات عربی) : در این بخش به معنی و توضیح آیات ، احادیث ، اشعار و امثال عربی پرداخته‌ام. -5بخش پنجم (توضیح بعضی از اعلام) : در این بخش بعضی از اعلام تاریخی و جغرافیائی را که دانستن معنی، موقعیت یا سرگذشت آنها به فهم متن کمک می‌کند، توضیح داده‌ام. -6بخش ششم (معنی لغات و ترکیبات) : در این بخش که بخش پایانی این وجیزه است ، لغات و ترکیبات مشکل متن با صفحه و سطری که در متن به کار رفته، نوشته و معنی‌شده و هرجا که لازم بوده شاهد مثال از خود متن داده شده که خواننده عزیز بتواند با مقابله لغت و معنی داده شده آن با متن، متن را بهتر بفهمد. مثلا: هزاریک =یک‌هزارم (ص 13 س 12) و نیز (ص 357 س 9) هزار یک علم شافعی ندارد.
علل فروپاشی تمدن ها از دیدگاه امام علی(ع)
نویسنده:
سیده‌لیلا مددی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه بیش از پی ریزی تمدن ها ضروری است، پایداری و پیش گیری از فروپاشی آنهاست. دیناسلام با توجه به این واقعیت، از آغاز پیروانش را با عوامل نابودی تمدن های پیشین آشنا ساخته و در منابع مختلف اعم از قرآن، و احادیث و روایاتراهکارهایی را برای جلوگیری از سقوط تمدن ها ارائه داده است. در این نوشتار سعی شد که با بررسی نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع اسلامی-شیعی که عهده دار تحلیل های عقلانی - اجتماعی و از جمله توجه به آفات و آسیب های زندگی اجتماعی می باشد به علل اضمحلال و سقوط تمدنها و جوامع بپردازیم که در پاسخ به سوالاتی که پیرامون موضوع فوق مطرح شد به عواملی همانند ظلم و ستم حکام و از بین رفتن عدالت، عدم وحدت اجتماعی و همچنین عدم اجرای امربه معروف و نهی از منکر اشاره شد. که البته در کنار نهج البلاغه برای استناد بیشتربه آیات قرآن مجید نیز اشاره شده است.که می توان گفتآن چه که از نهج البلاغه و قرآن مجید برمى آید، این است که علاوه بر عوامل فوق الذکر، عامل اساسى آغاز و پایان منحنى تمدن ها و فرهنگ ها خود انسان است.که با اعمال خویشآن را رقم می زند.همانگونه که با نگاهی به تاریخ بشری به خوبی روشن می سازد که تمدن ها مانند انسان ها زاده می شوند به بالندگی و رشد می رسند و به عوامل و علل بیشتر درونی از هم می‌پاشند و می‌میرند.سقوط تمدن‌ها امری است که تاریخ از آن بسیار سخن گفته است و از آن به تمدن های فراموش شده یاد شده.اما کمتر منبعی همانند نهج البلاغه توانسته است عوامل انسانی و فرهنگی را در آن به مورد تبیین بگذارد.در طول این پایان نامه و در تبیین علل فروپاشی تمدن ها از دیدگاه امام علی (ع)بیشتر به سه عامل اشاره شد که عبارت بودند از: 1- تفرقه و اختلاف که در فصل سوم آن را مورد بررسی قرار دادیم.لذا یکی از عوامل سقوط جوامع تفرقه و اختلاف است. در این اختلاف و درگیری داخلی، عامل به تحلیل رفتن قدرت و اقتدار داخلی دانسته شده است. چون زمانی که وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد جامعه از هم گسیخته شده و استحکام و انسجام ملیضعیف شده از بین میرود، تا جایی که خودی‌هایکدیگر را دشمن می‌پندارند و به جای توجه به دشمن، یکدیگر را نشانه و هدف می‌گیرند.و در صورت مواجه با دشمن کارایی خویش را دست داده و دشمن به راحتی میتواند به فتح آن جامعه موفق شود. لذا تمدنی که در آن وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد، با دست خود زمینه‌ی نابودی خود را فراهم می‌کنند. بنابراین همکاری و همیارییک ملت و یک جامعه و یک «امت» موجب سربلندی و عامل قدرت و وحشت آن خواهد بود و در مقابل تفرقه و جدایییک جامعه سقوط آن را در پی خواهد داشت.حضرت علی (ع) در متوجه ساختن مردم به سرگذشت پیشینیان می فرماید: «پس بنگرید که آنان چگونه بودند به هنگامی که جمعیت‌ها متحد و اندیشه‌ها متفق و دلها متعدل و دستها با هم یار و شمشیرهایاری کننده یکدیگر و بینش‌ها نافذ و عمیق و تصمیم‌ها همه یک شده، آیادر سراسر زمین فرمانروا و او بر همه جهان حاکم نشدند؟ و همچنین به پایان کارشان بنگرید که میانشان جدایی افتاد و الفت‌ها به تشتت گرایید و به گروههای متعدد تقسیم شدند و دسته دسته با هم به ستیز برخاستند...»پس در نهج البلاغه و از حضرت امیر (ع): هنگامی که جمعیت‌ها با هم مجتمع می‌شوند و خواست‌ها و گرایش‌ها با هم ائتلاف می‌کنند جامعه به اوج حیات و سرسبزی می‌رسد و هنگامی که فرقه، فرقه می‌شوند تعدد کلمه و تعدد مقاصد و اهداف پدید می‌آید و جامعه کرامت‌‌اش را از دست می‌دهد و مرگ و سقوط آن سرانجام ظاهر می‌شود.بنابراین همبستگی اقوام، نژادها و ملیت های مختلف یک جامعه، بستر گسترش اخلاق اجتماعی است، ولی قبیله گرای و تشتت اجتماعی باعث پراکندگی و سرچشمه اختلافات بسیار است و باعث می شود که شهروندان به جای پیمودن راه های سعادت و کمال، به نزاع و کشمکش بپردازند.گزیده‌ای از کلام مولا علی (ع) در نهج البلاغه (خطبه 26) و پیش‌گیری از تفرقه در جامعه اسلامی «پس از وفات پیامبر (ص) و بی‌وفایییاران، به اطراف خود نگه کرده و یاوری جز اهل بیت خود ندیدم، پس به مرگ آنان رضایت ندادم چشم پرداز خار و خاشاک را فرو بستم، و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ‌تر از گیاه حنظال، شکیبایی نمود...»حضرت على(ع)در نهج البلاغه بزرگترین دستاورد نبوت خاتم انبیاء(ص) را ایجاد الفت و اتحاد در میان مردمى متفرق و پراکنده مى داند، مردمى که در اثر تعصبات بیجا به جان هم افتاده بودند و بر لب پرتگاه سقوط و اضمحلال بودند و نبى اکرم (ص) در اثر تعالیم حیات بخش اسلام، همگان را به خداى واحد متوجه ساخت و آنان را در جماعات و مجالس در یک صف قرار داد، امتیازات موهومى را از میان برداشت و سیاه و سفید، عرب و عجم، فقیر و غنى، صاحب دولت و رعیت، همه را فرزندان یک پدر و مادر معرفى کرد و فضیلت و امتیاز را تنها به تقوى و علم و مجاهدت دانست که در اثر کوشش و ریاضت بدست آید، نه مال و ثروت و نژاد و رنگ و نسب که در اثر اتفاق و شانس و تصادف پیدا مى شود. حضرت على(ع) به اصحابش گوشزد مى کند، تا قدر این نعمت بزرگ الهى را بدانند. و با تمسک به قرآن سنت رسول اکرم هرچه بیشتر به وحدت و یکدلی روی آورند که در غیر اینصورت در سراشیبی سقوط خاهند افتاد. بزرگترینعاملعزتوسرافرازىامتهاىپیشینرااتحادواتفاقآنانمىداندوبالاترینعاملشکستوذلتوسقوطایشانراتفرقهوجدایىواختلافمیانآنهامىشناسد. درخطبهىقاصعهکهخطبهىمشهورومفصلىاستبه تفصیل در این باره با اندرز دادن و توجه به سرگذشت فرزندان اسماعیل و بنی اسرائیل مردم را به اتحاد و جلوگیری از تفرقه فرا می خواند. 2- ظلم حکام: که در فصلچهارم به آن پرداختیم.لذا آنچه که به دست می آید این است که زمانی که عدالت از جامعه ای رخت بر می بندد، ظلم و ستم جای آن می نشیند. لذا این سخن حضرت علی(ع) بر همگان آشکار است که جوامع شاید با کفر ادامه یابند اما با ظلم هیچ چی جامعه و تمدنی نمی تواند دوام خویش را حفظ کند.حضرت علی(ع) همچنین عدل و جلوگیری از ظلم را برتر از جود و بخشش قرار می دهد: «العدل یضع الامورمواضعها، والجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاص فالعدل اءشرففهما، و افضلهما» عدالت خودش کارها را در جایگاه خودش قرار می‌دهد و بخشش کارها را از مسیر و جهت خود خارج می‌کند؟ عدل، تدبیرگری عام و بخشش خاص است. به عبارت دیگر «عدل» برای همه، و «جود» برای مواردی خاص کاربرد دارد. بنابراین عدالت شریفتر و با فضیلت تر از بخشش است ظلم اگر به معنای کم کردن یا کاستن از حق هم باشد، همان است که بیرون از محدوده‌ی معین بکار رفته، چه نقصان و کاستن از حق باشد یا از مرز حق تجاوز کرده باشد. قرآن نیز ظالم را چنینتوصیه می‌کند «و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون» آنها که از حدود و قوانین خداوند متعال تعدییا تجاوز نمایند، ظالمند. عدل در امور اجتماعییعنی رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق است و ظلم رعایت نکردن حقوق افراد می‌باشد. هیچ چیز چون ستمگری، نعمت خدا را دگرگون نمی‌کند و کیفر او نزدیک نمی‌سازد، که خداوند شنوای دعای ستمدیدگان است و در کمین ستمکاران.از نظر امام علی (ع) روابط ظالمانه در جامعه در حقیقت سبب ظهور زمینه‌های هلاک و نیستی آن است. زیرا که ظالم به تعبیر آن امام (الظلم بوار الرعیه) شالوده جامعه را سست می‌کند از نظر امام علی علیه السلام، عدالت اجتماعی عامل استواری و قوام افراد جامعه است. (العدل یصلح البریه) عدالت باعث صلاح مردم است. بنابراین ظلم و بی‌عدالتییکی از عوامل سقوط و انحطاط جوامع در نگاه امام علی علیه‌السلام مطرح شده است.3-امر به معروف و نهی از منکر که در فصل پنجم مورد بحث قرار گرفت. و مشاهده شد که این فرضیه الهی که در فروع دین قرار می گیرد از چه جایگاه اهمیتی برخوردار است.حضرت علی علی(ع) امر به معروف و نهی از منکر را «افضل اعمال لق»، «غایت دین»، «قوام شریعت»، «صفت خداوند» و «بالاتر از همه‌ی اعمال نیک و جهاد در راه خداوند» معرفی می‌نماید که همگی دلالت بر فضیلت این فرضیه دارد.امام علی(ع) می فرمایند: «تمام کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف، مثل رطوبت دهان است در برابر آب دریا».چون این فریضه نه تنها آثار و برکات فردی بلکه آثار و برکات آن در سطح جامعه نیز از جایگاه و تاثیر شایانی برخوردار است.بگونه ای که حفظ حقیقت اسلام به اجرای آن در زندگی فردی و اجتماعی مومنان است و امر و نهی دینی، وسیله ای مقدس و موثر برای اجرای احکام دین به شمار می آید.حضرت علی(ع) با توصیه به اجرای امربه معروف ونهی از منکر به تبعات کلان سیاسی و اجتماعی ترک این وظیفه مهم می پردازند و جبران ناپذیری آن را گوشزد می نمایند. علاوه بر نظارت های رسمی که در حیطه نظام قضایی و سیاسی جا می گیرد و آن حضرت در دستوراتشان به والیان و نمایندگانشان به کرات مورد توجه و تاکید قرار می دهند بر نظارت اجتماعی عمومی و غیر دولتی نیز تاکید می کنند به طوری که آن را از عوامل رشد و تعالی و یا انحطاط و سقوط جامعه می دانند. نظارتی که از ناحیه عموم مردم مسلمان اعمال می شود در قالب « امر به معروف و نهی از منکر » مطرح می گردد. لذا اگر مردم نسبت به موقعیت اجتماعی خود و رفتار دیگران بی تفاوت بوده، احساس مسوولیت نداشته باشند، آنگاه که رفتارهای مزبور مسیر انحرافی بپیماید و هنجارشکنی و نقض قواعد اجتماعی رواج یابد، بر اثر فقدان واکنش های نظارتی مناسب عادی گردند و در نهایت، نقش ها و منزلت های اجتماعی دگرگون گردد و موقعیت های حساس به نااهلان سپرده شود، راه برای اصلاح مسدود خواهد شد و زمان برای ترسیم کاستی های جامعه از دست خواهد رفت. لذا، تلاش و تقاضای مردم بی اثر خواهد ماند.و در اینصورت است که جامعه در سراشیبی سقوط خواهد افتاد و راهی برای نجات آن وجود نخواهد داشت.
  • تعداد رکورد ها : 5299